
کشتي ورزش اول ايران است که طي ساليان، سال با کسب عنوانها و مدالهاي رنگارنگ، افتخارآفرينيهاي زيادي در رقابتهاي المپيک، آسيايي و جهاني داشته است. در همين المپيک ريو ديديم که کشتي به اندازه تمام ورزشها مدال کسب کرد. يعني کشتي يک طرف و همه ورزشهاي ديگر در طرف مقابل. همين کافي است براي اثبات لزوم و اهميت توجه بيشتر مسئولان به اين ورزش پهلواني که در دل مردم جاي دارد، اما واقعيت این است که به کشتي آنطور که بايد رسيدگي نميشود. براي نمونه براي تيمهاي فوتبال چه ملي و چه باشگاهي صدها ميليارد تومان هزينه ميشود، اما دريافتي کشتي با وجود تمام افتخارآفرينيهايش سال گذشته 23 ميليارد تومان شده، آنهم در شرايطي که هزينه آن 150 ميليارد تومان بوده است.
اين مسئله نشان ميدهد رئيس فدراسيون بايد تمام هم و غم خود را روي درآمدزايي بگذارد، در حالي که بايد بودجه لازم در اختيار کشتي قرار گيرد تا يکي مثل خادم بتواند روي مسائل ديگر تمرکز كند و گامي بلند در مسير پيشرفت کشتي بردارد. علاوه بر مدالآوريها و افتخارآفرينيها، کشتي ورزشي پهلواني است که ميتواند در فرهنگسازي جامعه تأثير بهسزايي داشته باشد و الگوي مناسبي براي نسل جوان باشد. پس رسيدگي، توجه و حمايت از کشتي، در واقع حمايت از مردم و جامعه است. نبايد اجازه دهيم بيتوجهيها باعث دلسردي دستاندرکاران کشتي و ورزشکاران آن شود. اين نه فقط به کشتي که به جامعه آسيب ميزند. در حالي که با حمايت کشتي ميتوان راه را براي پهلوانسازي و الگوسازي باز کرد، آن هم الگوهايي که باعث رشد مسائل اخلاقي در جامعه باشد. توجه به کشتي، توجه به جامعهاي است که اين ورزش را چيزي بيش از يک ورزش ميداند و جايگاه والايي در دل و جان خود براي کشتي باز میکند. کشتي نيازمند حمايت مسئولان است براي آنکه بتواند به نتايجي به مراتب بهتر و بيشتر دست يابد، چه در زمينه قهرماني و چه پهلواني، خصوصاً که در کمتر ورزشي ميتوان چون کشتي مسير پهلواني را باز کرد، پهلواني که به مراتب مهمتر از قهرماني است.